مدتی پیش بود که مطلبی با عنوان بلای خانمانسوزی به نام قطعات الکترونیکی فیک و بی کیفیت را منتشر کردیم…
بعد از انتشار اون، متوجه حساسیت خیلی زیاد و البته به حق بسیاری از جمله طراحان الکترونیک و کسانی که در حوزه تولید فعال هستند شدیم، و در عین حال دغدغههای چندین فروشنده را هم شنیدیم. برای اینکه بتونیم موضوع را منصفانه بررسی کنیم و بحث را هم به جای مناسبی برسونیم، لازمه با عینک یک فروشنده هم به موضوع یه نیم نگاهی داشته باشیم. این باعث میشه که بتونیم نکات دقیق و مناسبی را یادآوری کنیم که میتونه باعث به شه هم دید بهتری و هم انتخاب بهتری برای خرید قطعات الکترونیکی داشته باشیم.
البته لازمه بگم حساسیت دوستان طراح، وقتی با جنس فیک، تقلبی یا مشکل دار مواجه میشند، از نوع حساسیتهایی است که غالباً با خشونت کلامی همراهه:-)
و اگر ما سعی میکنیم از دید یک فروشنده برخی موارد را بیان کنیم، نه اینکه با چنین اتفاقاتی موافق هستیم یا ما فروشنده قطعات الکترونیکی هستیم.
کلمات و صفت ها
سؤال مهم این بود که اصلاً چرا یک فروشگاه باید قطعه نامرغوب بیاره؟ بگذارید به سؤال بالا از دید یک مدیر فروشگاه صحبت کنیم و اجازه بدید من کمی در نقش اونها فرو برم!
اجناس در ساختار خرید و فروش صفتهای متفاوتی را با خودشون همراه دارند.
قطعه اورجینال، غیر اورجینال، بالک، کپی، ریفربیش (Refurbished)، فیک (Fake)، مشابه و… که البته هر کدام تعریف خاص و ویژگیهای متفاوتی دارند که فروشندهها گاهی به قطعات الکترونیکی اطلاق میکنند.
و البته لفظ فیک بعضی جاها به عنوان غیر اورجینال تلقی میشه و خیلی جاهای دیگه یک صفت کلی است برای جنسی که کارکرد درست ندارد.
جالبه خیلی از فروشگاهها، اصلاً چنین صفتهایی را هم برای قطعات ارائه نمیکنند و ابتدای قضیه باید بگم فروشگاههایی که چنین رویهای دارند، میتونند بالاترین ریسک رو نسبت به بقیه داشته باشند، مگر اینکه عنوان کنند همه قطعات اورجینال هست یا صفت خاصی را برای همه اونها از قبل انتخاب کرده باشند.
لزوم وجود قطعات الکترونیکی فیک
بگذارید قبل از هر دلیلی به عنوان یک فروشنده (قرار شد من برم در نقش فروشنده ?) در مورد فلسفه وجودی چنین قطعاتی و نیاز یه جورایی حتمی بازار به این نوع تعدد کیفیت با هم صحبتی داشته باشیم.
همیشه قطعه غیر اورجینال به منزله بد بودن اون نیست و در ایران و خیلی جاهای دیگه هم استفاده از قطعات الکترونیکی غیر اورجینال یک رویه معمول شده است.
بزارید مثال بزنم براتون، یک آی سی سوئیچینگ به شماره LM2576 را تصور کنید این رگولاتور طبق دیتاشیت باید بتونه 2 آمپر جریان بده و البته قیمت خیلی بالایی هم داره ولی در خیلی از کارها همیشه قراره جریانی کمتر از نیم آمپر را داشته باشه، پس به تبع اون نمونههای زیادی که در بازار با چیپ کوچکتر وجود دارند و قیمت خیلی پایینتری هم دارند میتونن جایگزین مناسبی برای استفاده از اون در کلی پروژه بشه.
قیمت LM2576S-5.0 در سایت دیجی کی حدود 3 دلار خرده که میشه قیمتی حدود 70 هزار تومان، و البته نمونههایی از این رگولاتور در ایران و بازار چین از یک یوان که حدود 4 هزار تومان میشه به فروش میرسه
خب میدونم الآن چه فکری میکنید:
دنیای بدون قطعات الکترونیکی غیر اصل میتونه حتی دنیای وحشتناکتری باشه نسبت به وقتی که همه قطعات اورجینال باشند و اگر ما خیلی از اجناس را داریم تولید میکنیم و یا استفاده میکنیم به لطف همین قطعات متفرقهای هست که تحت عنوان غیر اصل یا فیک میشناسیم.
البته میشه کمی آرمانگرایانه به موضوع نگاه کرد و گفت هر قطعه ای که تولید میشه باید با پارت نامبر خاص خودش ارائه بشه و همه مشخصات واضح ارائه بشه که مصرف کننده انتخاب کنه اما با توجه به ساختار تولید چنین المانهایی و نحوه و هزینه بازرگانی و … یکی از دلایل کم قیمت بودن اونها شاید همین مسیری است که باعث شده خیلی هزینه ها جهت معرفی در بازار بزرگتر کم بشه و شاید این راه حل هم به همین راحتی اجرایی نشه.
همیشه حق با خریداره، حتی وقتی درخواست جنس غیر اصل میکنه!
همیشه مهمترین فاکتوری که خیلی از کاربران برای انتخاب قطعات خودشون دارند، قیمت هست و بعد کیفیت!
این موضوع باعث میشه، اگر من فروشنده قطعهای را موجود کنم یا به مشتری قیمتی بدم که قیمت اون قطعه اورجینال باشه، به احتمال زیاد نمیتونم اون محصول را بفروشم. پس مجبورم بنا به ذائقه مشتری سعی کنم قطعات الکترونیکی را خرید کنم یا قیمت بدم که بتونم فروش محصول داشته باشم.
این رویه با افزایش نرخ دلار و یوان خیلی وحشتناکتر هم شده و فشاری که به مصرف کننده نهایی میاد، مستقیماً به تولید کننده میرسه و بعد از اون به من وارد کننده و تأمین کننده قطعات تا بتونیم با کاهش هزینهها مصرف کننده نهایی را ترغیب به استفاده از محصول کنیم و اکوسیستم خرید و تولید و فروش را همچنان پایدار نگه داریم.
قطعات پدر و مادر ندارند
موضوع دوم که برمیگرده به ساختار کلی که من یا بقیه تهیه کنندگان قطعات الکترونیکی داریم از اونجا جنس تأمین میکنیم.
قبلاً در سفرنامه چین درباره بازار خواچیان در چین که یه جورایی سیلیکون ولی آسیا به حساب میاد نوشتیم. اکثر قطعاتی که ما داریم تأمین میکنیم، حدوداً از اون منطقه میاد یا مدیریت میشه، ما فروشندهها اکثر آدمهایی را به عنوان کارگزار اونجا داریم که به ما کمک میکنند جنسی که نیاز داریم را از بازار اونجا تهیه کنیم.
بزارید یه کم دقیقتر بهتون بگم روند چطور هست…
وقتی شما جنسی رو میخواهید، کارگزارهای من اون جنس را در وب سایتهایی که البته مخصوص همون فروشندگان منطقه هستند سرچ میزنن و قیمتهای متنوع اونها را میگن. خب یک فروشنده اعلام میکنه من فلان قطعه را اورجینال دارم این قیمت اون یکی میگه من فیکش را دارم این قیمت و …
اینجاست که چند تا فاکتور مهم باعث میشه که قطعهای که من خرید میکنم دقیقاً اون چیزی باشه که من قصد داشتم بخرم.
اول تجربه کارگزار و اون شخصی که در اون بازار در حال دریافت قیمتها و خرید هست، مثلاً اون میدونه که این فروشنده خازن همیشه بهترین قیمت و بهترین کیفیت را داره ارائه میده یا فلان فروشنده رو نمیشه خیلی بهش اعتماد داشت و..
دوم میزان منصف بودن اون در قبال اتفاقاتی که میتونه اونجا بیفته و باعث بشه از موضوعات مختلف سوء استفاده نکنه و با صداقت خرید را انجام بده.
سوم میزان نفوذ و قدرت و شناختی که اون کارگزار در بازار داره گاهی میتونه کمک کنه بهترین انتخاب اتفاق بیفته. به عبارتی اگر اون شخصی که میخواد خرید را انجام بده از جایگاه مناسبی برخوردار باشه و فروشنده به خودش جرات دروغ گفتن نده میتونه جنسی که خرید میکنه از کیفیت و قیمت منطقیتری برخوردار باشه.
اینجاست که تجربه کارگزار و ارتباطات و شناختی که اون از آدمها و فروشندههای متفاوت در اون بازار داره میتونه درصد خطای سیستم خرید من را فوقالعاده کاهش بده.
درست شنیدید، کاهش بده!
یعنی من به عنوان یک فروشنده هیچ وقت نمیتونم برای همه قطعات تضمین صد در صدی بدم مگر برخی از قطعات الکترونیکی خاص و این باعث میشه که ما در معادله فروشندههای مختلف و خریدهای متنوع همیشه درصدی از خطا را قائل باشیم که البته در آخر ما و بخصوص خریدار که شما باشید متضرر اصلی این اکوسیستم خواهیم بود.
بنا به روایت بالا منِ تأمین کننده قطعات، نمیتونم معجزه کنم و قدرت تشخیص انواع کیفیتها را بهصورت علمی و فنی ندارم، و من نمیتونم مسئولیت همه مشکلات را شخصاً بر عهده بگیرم. اگر چه قبول دارم من متهم ردیف اول هستم، ولی بنده هم تا حدی میتونم جوابگوی مشکلات باشم.
چه کار باید کرد
-
منابع خرید معتبر
دوست عزیز یکی از پارامترهای مهم من در خرید از چین منابع معتبر هست، نیاز هست شما هم در وهله اول منابع معتبر خود را در ایران شناسایی کرده باشید، خب این یعنی چی؟
یعنی اینکه شما نمیتونید و نباید فقط پارامتر قیمت را در نظر بگیرید و شروع به خرید کنید و بعد هم شاکی بشید. پس باید فروشندهها را درجه بندی کنید و اگر هم از فروشنده با درجه پایینتر قصد دارید جنسی را تهیه کنید، حتماً نمونه بگیرید و تست کامل کنید.
-
نظارت واحد طراحی در خرید محصول
خیلی وقتها، R&D شرکتها ما فروشندهها را مورد عنایت قرار میدند و به ما میگن تفاوت عدس و خازن را تشخیص نمیدیم?.
جالبه همین دوستانی که این اتهامات را به ما میزنن، کمترین فرآیندهای خطایابی و QC قطعات را سمت سیستم خودشون برقرار نمیکنند و خرید قطعات الکترونیکی و چالش فنی خرید را به کارپردازانی میسپارند که هیچگونه اطلاعاتی از قطعات ندارند.
این مورد یکی از اشتباهات فاحش شرکتهاست! چون واحد خرید همیشه سعی میکنه کمترین قیمت خرید و در دسترس ترین فروشگاه را انجام بده، و صد البته وقتی هم مشکل به وجود بیاد، اولین واحدی که درگیر بررسی این مشکل میشه واحد طراحی سخت افزار خواهد بود. پس نیازه حتماً شما به عنوان طراح نیز در فرآیند خرید دخالت داشته باشید و یا بتونید برخی فروشندهها را وتو کنید.
شاید باورتون نشه، ولی من خیلی از شرکتهای موفق را شرکتهایی میدونم، که آدمهای اصلی شرکتشون که فنی دقیق هم هستند را مسئول خرید و مدیریت خرید کردهاند. حتی گاهی دو نفر اصلی شرکت، این فرایند را مستقیماً کنترل میکنند.
-
بررسی اجناس خرید شده دقیقا بعد از خرید ( تاییدیه فنی QC)
نیاز هست واحد R&D یک شرکت، در هنگام ورود قطعات اونها را از هر نظر، چه ظاهری، چه اجرای برخی تستها، بررسی نمایند. نیاز هست یک تا چند عدد محصول نهایی با اجناس جدید مونتاژ بشه و اونها را در بازه زمانی مناسب و شرایط متفاوت، زیر تست ببرید.
گاهی دیده میشه ما جنسی را به شرکتی میدیم و بعد از تولید 1000 عدد از اون، تازه یادشون میفته که جنس را تست کنند! مشکلی که اون لحظه ایجاد میشه، باعث میشه نه ما بتونیم جنس را پس بگیریم، و هم صد البته خسارت سنگینی هم به تولید کننده وارد بشه و کلی درگیری خواهیم داشت…
خیلی از اجناس را شاید بشه یه سری تستهای اولیه زد. مثلاً خازن را در شرایط دمایی بالا تست کرد یا برخی خصوصیات اون ها را با تستر بررسی دقیقتر کرد.
-
خرید تعداد مناسب از قطعات
همونطور که در بالا هم گفتیم، نیازه شما فرآیند تست روی خریدهای جدید انجام بدید که البته هم زمانبر هست و هم انرژی و هزینه زیادی میگیره. پس بهتره وقتی قراره جنسی را خرید کنید، حتماً تعداد مناسبی از اون خرید کنید، نه اینکه هر چند روز یکبار ریسک خرید قطعه و زمان و انرژی تست را به جون بخرید.
البته مورد بالا همیشه مورد نکوهش مدیران مالی و مدیرعاملهایی خواهد بود که نیاز دارند نقدینگی را کنترل کنند. نیاز هست شما اون ها را قانع کنید تا به این کار تن بدند. مثلاً وقتی شما از خازنی تعداد 500 تا نیاز دارید بهتره حداقل یک رول از اون را بخرید! البته این جور مواقع پیشنهادی که میشه به مدیران اصلی برای مدیریت نقدینگی داد، اینه که قطعات خرد را روی تعداد بخرند و قطعات اصلی و گرانتر را در هر سری تهیه کنند. این باعث میشه کنترل کیفیت قطعات ورودی خیلی بهتر باشه.
برخی از شرکتها هستند که تمایل دارند برای تولید مثلاً هزار عدد برد هر دفعه هزار عدد از هر کدام اجناس خرید کنند، از مقاومت گرفته تا خازن… بنا به تجربه میتونم بگم این شرکتها همیشه دغدغه پشتیانی و کیفیت محصولات تولیدی خودشون را دارند.
-
طراح های عزیز اگر یه سوزن به ما میزنید، یه جوالدوز هم به خودتون بزنید!
دوست عزیز طراح که هر عیبی که مشاهده میکنید انگشت اتهام را به من و قطعهای که وارد کردم وارد میکنید، بهتره که اول از همه طراحی خودتون را یه بررسی کنید و مطمئن باشید اینکه یک برد شما کار میکنه و یکیش کار نمیکنه، لزوماً دلیلی بر خرابی قطعه نیست و در نظر گرفتن کلی پارامتر در طراحی و تولید و مونتاژ هم میتونه باعث چنین اتفاقاتی بشه. پس خواهشا قبل از هر چیز، همه موارد را بررسی کامل بکنید. حتی لازمه با طراحهای حرفهای تر هم صحبت داشته باشید.
بزارید یک مثال واقعی که برای خود بنده افتاد بزنم. من به شرکت عزیزی چند عدد ماژول LTE ارائه کردم ماژولی که هم اصل بوده و هم از نظر کیفیت عالی بوده. این دوست عزیز تماس گرفتند که از این 5 تا ماژول دوتاش اصلاً کار نمیکنه و مشکل رجیستری داره! برای اون طراح و سه رده مدیران اون شرکت توضیح دادم که مشکل رجیستری مشکلی نیست که ماژول شما کار نکنه و جواب کامند اصلاً نده، و اگر هم مشکل رجیستری باشه ماژول شما یک ماه کار میکنه و بعد خطای عدم رجیستر به شبکه میده و مشکل شما جای دیگه ای هست!
تنها جملهای که اون طراح میگفت و البته کوتاه هم نمیومد، این بود که چرا دوتاش کار میکنه و بقیه کار نمیکنه!
انتظار هم داشت که من تمام فرآیندهایی که بردهای سمپل ایشون داشتند را بررسی کنم و به ایشون بگم دلیل مشکل ایشون چی میتونه باشه.
این مورد و موارد مشابه میتونه خیلی شدیدتر هم اتفاق بیفته. وقتی طراحی شرایط دمایی را بررسی نمیکنه و پارت نامبر مناسب را نمیده، مطمئناً جنس اون دچار مشکل خواهد شد و جنس خرید شده ذاتاً مشکل نداشتند!
قضیه وقتی خنده دارتر میشه که من وقتی از شرکتهای طراح میخوام قطعاتشون را به همراه پارت نامبر برای ما ارسال کنند، یه خروجی از شماتیک مدارشون ارسال میکنند به همراه کلی پارامتری که اصلاً بهش توجه نشده و در نظر گرفته نشده! وقتی به مسئول خرید شرکت میگید این لیست کامل نیست، غالباً میگن ما قبلاً همینطور خرید میکردیم و مشکلی نبوده ?
دوست عزیز طراح!
شمایی که وقت نمیگذاری یه لیست مناسب جهت خرید ایجاد کنی، چطور انتظار داری که اون فروشگاه بفهمه در ذهن شما چی میگذره و همه سؤالات را هم بپرسه؟! این جور مواقع خروجی کار میره به فرضیات…
مثلاً خازن SMD وقتی ذکر نمیشه ولتاژ بره سمت 16 ولت و… بعد اگر برد طراحی شما در طولانی مدت دچار مشکل شد، مطمئناً نه جنس مشکل داشته نه وارد کننده اون! همه چیز برمیگرده به شخص طراح و مجوعه طراحی اون شرکت.
یا مثلاً وقتی شما قصد خرید آی سی مثل MAX232 دارید، پارت نامبر کامل میتونه شامل پکیج و حتی شرایط دمایی و … هم باشه و اگر شما یا کارپرداز شرکت فقط مینویسید Max232 SMD و خرید انجام میدید، خرید شما میتونه هر بار متفاوت از قبل باشه. حتی اگر جنس هم اصل باشه، میتونه کارایی داشته یا نداشته باشه.
در کل خیلی وقتها مشکل قطعات الکترونیکی نیستند. مشکل طراحان و دانش محدود اونها هست. حتی گاهی شده قطعهای غیراورجینال در بردی کار کنه و قطعه اورجینال اون کارکرد را نداشته باشه که تماماً برمیگرده به طراحی…
دقیقاً به همین علت هم هست که نمیشه به هر مشکل در تولید و طراحی، انگ قطعه فیک چسبوند.
در آخر خیلی دوست دارم مبحث جدیدی را باز کنم و یک پیشنهاد هم به کلی متخصص در حوزه الکترونیک بدم که شاید بتونه آینده بهتری برای خود اون شخص و جامعه الکترونیک رقم بزنه!
سعی میکنم این را با یک سؤال مطرح کنم؟
چرا متخصصین حوزه الکترونیک تمایلی به حضور در بازار خرید و فروش قطعات الکترونیکی ندارند؟
قیمت قطعات، موضوعی نسبی در کیفیت قطعات
قیمت یک جنس تابع خیلی از موارد هست، که مهمترین اون مواد اولیه است، ولی همیشه مطلقاً اینطور نیست.
خیلی از شرکتها و تولیدیهای بزرگ مدیریت خاصی برای سود بیشتر دارند. قطعهای را برای بازار اروپا با یک قیمت بیشتر به فروش میرسونند و همون جنس را فقط با تعویض پارت نامبر با قیمت کمتری در بازار چین یا جای دیگه ای از دنیا بفروش میرسونن، پس قیمت بالاتر همیشه نمیتونه معیار مناسبی برای در نظر گرفتن کیفیت باشه.
همچنین خیلی اجناس هستند که توسط یک کارخانه تولید میشند و تحت نامهای مختلف در بازار به فروش میرند، البته با قیمتهای بسیار متفاوت!
به عبارتی، همیشه میزان آگاهی شما از اجناس، تفاوتها و تسلط بر اکوسیستم بازار میتونه منافع زیادی را به شما برسونه.
گاهی انتقال تکنولوژی در هر لایهای میتونه به کل سیستم منفعت برسونه. فرض کنید شما یک آی سی و یا ماژول خاص را پیدا میکنید که میتونه برای یک صنعت یا حرفه مفید باشه و جایگزین چندین قطعه یا ماژول مجزا باشه که کلی صرفه جویی اقتصادی را میتونه به همراه داشته باشه.
خیلی وقتها این روابط و مشخصهها احتیاج به تخصص و تبحر داره.
همه اینها را گفتم برای اینکه بگم خرید و فروش قطعات بهصورت تخصصی یکی از فضاهای بکری هست که متأسفانه اکثر متخصصین ما هیچ تمایلی به ورود به اون ندارند و خیلی هاشون فکر میکنند خرید و فروش یک شغل Low Level به حساب میاد.
شخصاً خیلی از فروشندگان موفق در بازار را کسانی دیدم که در حوزه الکترونیک متخصص بودند و اطلاعات خوبی داشتند و به همین علت وجود شرکتهای واسط و با تخصص در حوزه قطعات الکترونیکی میتونه هم زمینه مناسبی برای کسب و کار داشته باشه و البته به کل اکوسیستم هم منفعت برسونه.
شرکتهایی که همزمان با ارائه چند رده محصول یا برند تخصصی سعی میکنند پشتیانی فنی مناسبی هم در ایران ارائه کنند.
بسیار خوشحالم میشم نظرات دوستان بخصوص متخصصین هم حوزه طراحی و تولید و هم وارد کنندگان قطعات الکترونیکی را بشونم و امیدوارم این مطلب توسط دوستان دیگر قسمتهای بعدی را هم داشته باشه.
منبع:سیسوگ