مقدمه
ما مهندسین، بخصوص مهندسین برق و الکترونیک علاقهخاصی به طراحی و ساختن داریم علاقه زیادی به تکنولوژی، بخصوص از نوع جدید و پیچیدش داریم، سعی میکنیم بسازیم و طراحیکنیم و باز هم بسازیم و طراحیکنیم بعدهم باافتخار محصول تولیدشده را روی میز میذاریم و لذتش را میبریم، البته این یک فرایند تکرارپذیره که خیلیاز ماها بخصوص در زمینه الکترونیک بارها و بارها تکرارش میکنیم بهنظرم خدا ما را آفریده تا فقط طراحی کنیم و بسازیم…
بعضیاز ما که کمی بیشتر آیندهنگری میکنیم یک ثبت اختراع هم روی طرح و ایده خودمون میگیریم و اصل اون حکم را سالیان سال برروی دیوار منزل نصبمیکنیم و درتمام مصاحبههای کاری خود را بهعنوان یک مبتکر و نابغه عنوان میکنیم، و صدالبته باعث افتخار کل فامیل هم هستیم 🙂
افتخار خانواده و اطرافیان و تاسف همه از اینکه جامعه قدر نخبههاش را نمیدونه، این تراژدی آخر یه ماجرای تکراریه
چرا تراژدی؟
چون آخر این کارها به کسب درامد نمیرسه! درامدی کسب نمیکنیم بهواسطه نگاهخاص جامعه جایگاهی نخواهیمداشت و صدالبته در جامعهای که مادیات خیلی چیزها را میتونه تفسیرکنه ما یک شکست خوردهایم. این فرایند وقتی یکیدوسال و چندینبار تکرار میشه و هیچ منفعتمالی نداره غرزدنها هم شروع میشه!
اینکه جامعه من را درک نمیکنه! یا بهتر بگم لیاقت من را نداره، دولتو حکومت نمیتونه از تواناییهای من استفادهکنه! بستر مناسب واسه تولید از نبوغ و محصولات من وجود نداره!
و چرا من بهعنوان یک مهندس باسواد باید ازنظر درامدی جایگاه بالا و مناسبی نداشتهباشم و صدالبته اگر هم استخدام شدهباشه که مطمئنا یک انسان نفهم اون بالا نشسته که لیاقت زحمات من را درک نمیکنه و من را استثمار کرده!
دقیقا همینزمان هست که مقایسهها با بقال و قصاب و چقال شروع میشه! اینجاست که دوستان غالبا دو دسته میشن یهعده که باروبندیل را جمع میکنند و میرن اونور آب، و یهعده که تا اخر عمر میشن یک نابغه همیشه شاکی.. داخل پرانتر و سعی میکنم خیلی آروم بگم که به کسی برنخوره:
خیلیاز این طراحیها نیز فقط روی میزمون کار میدند و اینقدر باگ دارند که حتی نمیشه به یه کاربر معمولی فروخت! و وقتی با اون فرد صحبت میکنید که چرا محصول را تولید نکردی ادعا میکنه که حمایتنبود! بودجه نبود!
واقعیت اینهکه درامدزایی و کسب درامد حلقه مفقوده بسیاریاز مهندسین در تخصصهای مختلف بخصوص مهندسین برق و الکترونیک هست.
و شاید بزرگترین مشکل درک ناصحیح مهندسین ما از فرایندهایی است که در اخر منجر به درامدزایی میشه!
بله درامدزایی یک فراینده نه صرفا یک اکت یا عملیات مشخص!
فرایندی که میتونه از تولیدعلم و محصول شروع بشه تاوقتیکه اصطلاحا مشترینهایی یا کاربر بتونه از خدمات و محصول شما استفادهی بهینه داشتهباشه و بهازای اون تمایلبه پرداختِ پول به شما داشتهباشه. اگر شما انتظاردارید که با ساخت یک برد و گذاشتن روی میز کارتون با اون پولدار بشید و همه به به و چه چه کنند اشتباه فکر میکنید! ساخت و طراحی یک برد الکترونیکی شاید 10 الی 30 درصد فرایندی است که باید کامل بشه که شما را بتونه به درامد زایی برسونه.
- خلق ایدههای جدید
- بررسی بازار هدف
- برنامه ریزی جهت طراحی و تولید و فروش
- طراحی محصول
- سرمایه گذاری و تولید
- و مدیریت فروش و پشتیبانی
- …
چندموردکلی بالا ازجمله مواردی هستند که باید درموردشون فکر و برنامهریزی کرد و ساختارمناسب را ایجاد نمود تا سرانجام یک محصول بتونه در بازار جایگاه مناسبی ایجاد کنه و بفروش برسه.
عدموجود ساختارذهنی در اجرای فرایندهای بالا نیز باعث میشه مهندسین ما اکثرا بهسمت یک دنیای فرضی و تاریکی پیش برند که کسی نتونه اونها را از اون فضا خارج کنه!
من مهندسی را سراغ دارم که روزی که هنوز GSM و GPS وارد بازار ایران بهوفور نشدهبود(حدود ۱۰سالپیش) یا خیلی محدود بود اختراعی را بدون این تکنولوژی ها ثبتکردهبود و بهجای تولید، فروش و ارتقاء دنبال شکایت از افرادی هست که بعداز ۱۰سال اون سیستم را خیلی کاملتر با GPS و GSM طراحی کردهاند! یه چیزی شبیه اسباببازی کنار یک سیستم پیشرفته!
اینکه در ذهن مهندسین ما چی میگذره و چه تغییراتی باید در نوع نگاه ما انجامبشه تا بتونیم شاهد به ثمر نشستن پروژهها و اهدافمون بشیم مواردیخاص و گاها پیچیدهای هستند که انشاله سعی میکنیم درصورت استقبال در پستهای بعدی به اونها اشاره کنیم. ولی بصورتکلی یک واقعیت وجود داره و اون اینهکه کمتر مهندسی هست که ازعهده همه این فرایندها بهتنهایی بربیاد و لازمه بدونید فرایندهای بالا نیازبه یک تیم داره!
گاهی این تیمها توسط سرمایهگذاری میتونن شکل بگیرن(که البته دغدغههای خاص خودش را داره) و گاها هم میتونه توسط دو یا چندنفر تشکیل بشن که این روزها حالتدوم را میشه در استارتاپها مشاهدهکرد.
این روزها استارتاپها تونستند پیشزمینه فرهنگی مناسبی را برای شکلگیری تیمهای کاری ایجاد کنند(اگرچه درصد زیادی از اونها هیچوقت به درامدزایی نمیرسن) و امیدوارم فکرنکنید که برخیاز اونها صرفا برای تفریح و وقتگذروندن چندتا دخترو پسر فارغالتحصیل شکل گرفتهاند.
به هرحال این پست میتونه شروعی برای تبادل تجربههای متخصصین در این حوزه باشه که امیدواریم ادامهدار باشه.
منبع: سیسوگ